شعر از شاعره بحرینی : حمده خمیس

وقت للتألق
زمانی برای دلبستگی

 

ابتعد قلیلاً أیها الحزن
اندکی دور شو ای غم ٬

لأفتحَ دفاتري
تا دفتر هایم را بگشایم

و أرسمَ حدائق القلب
و باغچه های قلبم را به تصویر بکشم.

**

نوحی أیتها الریح
ای باد ٬ شیون کن.

فلن أشارککِ البکاء
برای گریستن٬ با تو همسرایی نخواهم کرد.

**

إنصب خیامَک أیها الظلام
ای تاریکی ٬ خیمه های خود را بر افراشته کن .

و انشب مخالبَ رعبکَ
و بی گمان فرو کن چنگالهای وحشت خود را ٬

فی الرقاب
در گلوها ٬

 

و لیطفئ هیاجُ الریح
هیجان باد خاموش خواهد کرد

کلَ المصابیحِ فی الطرقاتِ و البیوت
تمام چراغهایی که در راهها و خانه هاست ٬

أنی أشتعلُ بالحبِ
من شعله ور خواهم شد با عشق

و بالقصائد
و شعرها.

و قلبي
و قلبم

مدججٌ بالصباح!
مسلح است به صبح .