مشق روان

به گقته ی یونگ تعداد معینی كهن الگو وجود ندارد كه بتوانیم آنها به سادگی آنها را فهرست كنیم و به خاطر بسپاریم. آنها یكدیگر را همپوشی می كنند و در صورت لزوم در یكدیگر ادغام می شوند و منطقشان هم منطق عادی نیست. برخی از كهن الگوهایی كه او ذكر كرده به قرار زیرند. علاوه بر مادر ( كه توضیح داده شد)، كهن الگوهایی نیز مربوط به سایر افراد خانواده وجود دارد.

قدر مسلم كهن الگوی پدر وجود دارد، كه غالبا به صورت شخص راهنما، یا صاحب اقتدار نمایان می شود. . همچنین كهن الگوی خانواده وجود دارد، كه نماینگر ایده ی رابطه ی خونی و پیوندهایی است كه عمیق تر از پیوندهای مبتنی بر دلایل آگاهانه، ریشه می دواند.

همچنین كهن الگوی كودك وجود دارد كه به صورت كودك و خصوصا ً نوزاد و همچنین موجودات كوچك دیگر در اسطوره ها و هنرها نشان داده می شود. این كه در مراسم عید كریسمس عیسای كودك را گرامی می دارند، نماینگر كهن الگوی كودك است و نشان دهنده آینده، شدن، تولد دوباره و رستگاری است.
غریب است كه كریسمس در شروع تحول پاییز به زمستان قرار دارد كه در فرهنگ اولیه ی كشورهای شمال، همچنیین نمایانگر آینده و تولد دوباره است. مردم آتش بازی می كنند و مراسمی را انجام می دادند تا خورشید را به بازگشت نزد خود ترغیب كنند.

كهن الگوی كودك گاه با كهن الگوهای دیگر تركیب می شود و كودك – خدا یا كودك – قهرمان را تشكیل می دهد. بسیاری از كهن الگوها، شخصیت های داستان ها هستند. قهرمان داستان، یكی از اصلی ترین هاست. او شخصیت صاحب قدرت روحی و نابود كننده ی اژدهاست. اساسا ً او نمایانگر ایگویی است كه قهرمان داستان را در قالب آن می شناسیم و همواره سرگرم جنگیدن با سایه هایی است كه به شكل اژدها و هیولا ظاهر می شود. اما قهرمان همواره مثل یك تكه چوب نادان است. هر چه نباشد، از روشهای ناخودآگاه جمعی بی خبر است. " لوك اسكای والكر" در فیلم جنگ ستارگان، نمونه كاملی از یك قهرمان است. غالبا ً قهرمان می رود تا دوشیزه ای باكره ای را نجات دهد. آن دوشیزه نماینگر پاكی، معصومیت، و با درست نمایی تمام، نماینگر ساده لوحی است.

در آغاز داستان جنگ ستارگان، شاهزاده لیا، دوشیزه ی باكره داستان است. اما همچنان كه داستان به پیش می رود، او با كشف نیروی جبری، یعنی ناخودآگاه جمعی، به « مادینه روان» و شریك برابری لوك، كه در اصل برادر خود اوست، مبدل می شود.

قهرمان را یك پیرمرد عاقل راهنمایی می كند. آن پیرمرد شكلی از « نرینه روان » است، و سرشت ناخودآگاه جمعی را بر او آشكار می كند. در داستان جنگ ستارگان، نقش آن پیرمرد عاقل را" ابیون كنوبی " و بعد از او "یودا" به عهده دارد. توجه داشته باشید كه آنها چیزهایی درباره ی نیروی جبری به لوك می آموزند، و همچنان كه لوك به پختگی می رسد، آنها می میرند و بخشی از وجود لوك می شوند.
از كهن الگویی كه در قالب« پدر تاریك » نشان داده شده، متعجب خواهید شد. شخصیت پدر تاریك، « سایه » و صاحب بخش تاریك نیروی جبری است. او همچنین پدر لوك و لیا از آب در می آید. هنگامی كه می میرد، تبدیل به یكی از پیرمردان عاقل می شود.

علاوه بر اینها، كهن الگوی حیوان داریم، كه نشان دهنده ی رابطه ی انسانها با دنیای حیوانات است.
اسب وفادار نمونه ی آن است. مارها معمولا ً نماد كهن الگوی حیوانات هستند و خصوصا ً نماد عقل هستند. به هر حال حیوانات بیشتر از ما انسانها با طبیعت خودشان در ارتباطند. شاید آدم آهنی ها كوچك وظیفه شناس، فضاپیماهای قدیمی قابل اعتماد، و موشك ها هم نمادی از حیوانات باشند.

و شیادان را داریم كه كه غالبا ً به صورت دلقك یا جادوگر نشان داده می شوند. نقش شیادان این است كه پیشرفت قهرمان داستان را مختل كنند و به طور كلی دردسر ایجاد كنند. در اسطوره های اسكاندیناوی، اغلب مخاطراتی كه برای خدایان پیش می آید، ناشی از حقه هایی است كه به وسیله ی لوكی نیمه خدا طراحی می شود.

كهن الگوی های دیگری هستند كه صحبت كردن در مورد آنها كمی مشكل است. یكی نماد انسان اولیه كه در مذاهب غربی به شكل حضرت « آدم » نشان داده می شود. دیگری كهن الگوی « خدا » ست كه نشان دهنده ی نیاز ماست به درك كائنات، معنا بخشیدن به رویدادها و یكپارچه دیدن آنها، به صورت زنجیره ای هدفمند و جهت دار.

كهن الگوهای دوجنسی كه هم زن هستند و هم مرد، نمایانگر جمع اضداد است،« آنیما و آنیموس » نماینگر جمع اضداد هستند. در بعضی از هنرهای مذهبی، حضرت عیسی به صورت مردی مونث نشان داده شده است. مشابه آن در چین، شخصیت كوان یین، كه یك قدیس مذكر است با چنان حالت زنانه ای تصویر شده كه به صورت الهه ی مونث شفقت و مهربانی مجسم می شود.

مهمترین كهن الگو مربوط به « خود » است. « خود‌ » اتحاد نهایی شخصیت است، و با نماد دایره، صلیب، و ماندالا( نوعی شكل اساطیری) كه یونگ شیفته ی نقاشی كردن آن بود، نشان داده می شود. ماندالا به نقاشی هایی گقته می شود كه برای مراقبه از آنها استفاده می شود، زیرا توجه شخص را به مركز جلب می كند، ماندالا می تواند به سادگی یك شكل هندسی یا پیچیدگی شیشه های منقوس و رنگی پنجره باشد.

شخصیتهایی كه بهتر از همه نماینگر خود هستند، عبارتند از حضرت عیسی و حضرت بودا، دو انسانی كه به اعتقاد بسیاری به كمال رسیدند. اما به اعتقاد یونگ تكامل شخصیت بعد از مرك مقدور است.